داستان واقعی پرنسسهای دیزنی
مولان برگرفته از تصنیف چینی مولان درباره زنی جنگجو است که به جنگ میرود و پس از ۱۰ سال جنگ، تمام افتخارات نظامی را انکار میکند و به خانه بازمی گردد که خانوادهاش با خوشحالی از او استقبال میکنند.
اول صبح؛ ترکیب پرنسسهای دیزنی در حال حاضر شامل ۱۲ شخصیت است که بهواسطه تولد، ازدواج، سلطنتی هستند یا بهدلیل قهرمانیشان «شاهزاده خانم» محسوب میشوند. برخی از آن شخصیتهای دوستداشتنی ریشه در افسانهها، افسانهها یا حتی زندگی واقعی دارند که اغلب هیجانانگیزتر یا تاریکتر از آنچه در فیلمها میبینیم است. با مطلب داستانهای واقعی پرنسسهای دیزنی همراه شوید. لیست را تا انتها بخوانید تا متوجه شوید کدام شاهزاده خانم بر اساس یک شخص واقعی است.
جادوگر راپونزل را اخراج میکند و شاهزاده را کور میکند
راپانزل یا راپونزل (به آلمانی: Rapunzel) یک افسانه آلمانی است که اولین بار در سال ۱۸۱۲ توسط برادران گریم ضبط شده و به عنوان بخشی از قصههای برادران گریم منتشر شد. داستان برادران گریم اقتباسی از افسانه راپونزل اثر فردریش شولتز (۱۷۹۰) است که ترجمهای از پرسینت (۱۶۹۸) توسط مادمازل د لا فورس بود که خود تحت تأثیر پتروسینلا (۱۶۳۴) یک داستان ایتالیایی از جیامباتیستا باسیل قرار گرفته بود.
جمعآوران داستانهای عامیانه خاطرنشان کردهاند که داستان راپانزل شباهتهای چشمگیری با افسانهی پارسی رودابه از شاهنامه فردوسی دارد. موهای بلند رودابه و حادثه کوهنوردی در قصهی شاهنامه یادآور داستان آلمانی راپونزل است. در شاهنامه آمدهاست که رودابه موهای بلندش را پایین میاندازد تا زال بتواند بالا بیاید.
داستان راپونزل بر اساس داستان پریان برادران گریم ساخته شده است. در نسخه آنها، زمانی که جادوگر متوجه راپونزل و شاهزاده میشود، موهای راپونزل را کوتاه میکند و آنها را از پنجره آویزان میکند. هنگامی که شاهزاده با او روبرو میشود از پنجره بیرون میپرد و وقتی روی خارها میافتد کور میشود. او سرانجام راپونزل را پیدا کرد و او با اشکهایش او را شفا داد.
او ماهها تمام زمینهای کشور را برای یافتن راپانزل زیر پا گذاشت تا این که یک روز صدای آواز خواندن راپانزل در حین آوردن آب را میشنود و آن دو دوباره به هم میرسند. وقتی آن دو در آغوش هم افتادند، اشکهای راپانزل بلافاصله چشمان پسر را شفا داد. در روایتهای بعدی آمده که راپانزل دو پسر به دنیا آورد (در روایتهای دیگری آمده که یک دختر و یک پسر به دنیا آورد). شاهزاده او را به قلمرو خود برده و آن دو تا آخر عمر در کنار یکدیگر به خوشبختی زندگی کردند. در ویرایشهای بعدی آمده که وقتی شاهزاده از قلعه به پایین افتاد، جادوگر خم میشود تا او را ببیند که موها از دستش به پایین سر میخورد و تا ابد در قلعه زندانی میشود.
در یکی از نسخههای افسانه، مولان خودکشی میکند
مولان برگرفته از تصنیف چینی مولان درباره زنی جنگجو است که به جنگ میرود و پس از ۱۰ سال جنگ، تمام افتخارات نظامی را انکار میکند و به خانه بازمی گردد که خانوادهاش با خوشحالی از او استقبال میکنند. با این حال، در یکی از نسخههای افسانه، مولان به خانه برمیگردد، اما میبیند که پدرش مرده و خانوادهاش از هم پاشیده شده است. او که احساس تنهایی و بدبختی میکند، دست به خودکشی میزند.
ملکه شیطان در سفید برفی از مجازات سختی رنج میبرد
در این افسانه گریم، ملکه شیطانی به عروسی سفید برفی و شاهزاده جذاب میرسد. در آنجا مجبور میشود کفشهای آهنی داغ بپوشد و تا زمان مرگ با آن برقصد.
«السا» اندرسن یک شرور سرد و غیرانسانی است
ملکه در Frozen بر اساس شخصیت ملکه برفی در افسانه هانس کریستین اندرسن ساخته شده است. او ملکه دانههای برف است و در یک قصر یخ زده زندگی میکند. او پسر کوچکی به نام کی را میرباید و با یک بوس او را طلسم میکند. دوستش گردا چندین سال بعد او را از قلعه ملکه نجات میدهد.
«زیبایی و هیولا» واقعی در فرانسه قرون وسطی وجود داشت
داستان Beauty and the Beast توسط مادام گابریل سوزان دو ویلنوو نوشته شد و در سال ۱۷۴۰ منتشر شد. اعتقاد بر این است که داستان او از یک زوج واقعی الهام گرفته شده است – پدرو و کاترین گونسالووس. پدرو از یک بیماری ژنتیکی نادر رنج میبرد که به دلیل آن تمام بدنش پوشیده از موهای ضخیم بود. کاترین ظاهراً داماد خود را قبل از روز عروسی ندیده است. اگرچه شوهر به یک شاهزاده خوش تیپ تبدیل نشد، اما این زوج در نهایت صاحب ۷ فرزند شدند.
زیبای خفته در خواب زایمان کرد
در Perceforest، یکی از اولین نسخههای تم زیبای خفته که در قرن شانزدهم نوشته شد، شاهزاده زلاندین عاشق ترویلوس میشود. در حالی که ترویلوس رفته است، زلاندین به خوابی مسحورکننده فرو میرود. وقتی او را مییابد، او را در خواب باردار میکند.
نوزاد تازه متولد شده کتان را که باعث خوابش شده است بیرون میکشد. زلاندین پس از بیدار شدن متوجه میشود که پدر فرزندش ترویلوس است که بعداً با او ازدواج میکند.
پوکاهونتاس هرگز عاشق جان اسمیت نبود
پوکاهونتاس (نام اصلی: Matoaka) در سال ۱۵۹۵ در یک رئیس پوهاتان متولد شد. در سال ۱۶۰۷، جان اسمیت، یک سرباز و کاشف انگلیسی، توسط یکی از مهمانیهای شکار پوهاتان دستگیر شد. به گفته او، ماتوآکا برای محافظت از او در برابر اعدام به دست پوهاتان، خود را روی بدن او انداخت. با این حال، هیچ مدرکی وجود ندارد که واقعاً اتفاق افتاده باشد.
خود ماتوآکا توسط استعمارگران ربوده شد تا برای زندانیان انگلیسی که توسط پدرش نگهداری میشدند، باج داده شود. در دوران اسارت، جان رولف آزادی او را مشروط به ازدواج با او کرد. او در سن ۲۱ سالگی درگذشت. آیا از هر یک از داستانهای شاهزاده خانمهای دیزنی شگفت زده شدید؟ آیا فکر میکنید دیزنی در اقتباس از این داستانها و تغییر داستان آنها کار خوبی انجام داده است؟ نظرات خود را در نظرات به اشتراک بگذارید.