فال حافظ ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۳/ نازنینتر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست
دیوان اشعار حافظ، به ویژه به دلیل پیوندی که با قرآن کریم دارد، همیشه برای ایرانیان کتابی محترم و حتی مقدس بوده است. این تقدس و جنبۀ معنوی باعث شده که در سنت ما تفال زدن به دیوان این شاعر عارف امری مرسوم و موجه باشد.
اول صبح؛ خود حافظ نیز دلیل زیبایی بینظیر اشعارش را پیوند آنها با قرآن کریم میدانست: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ، به قرآنی که اندر سینه داری». بیجهت نیست که مردم ایران نیز این شاعرِ حافظ قرآن را «زبان غیب» قلمداد کرده و گاهی برای کشف رازهای زندگی به دیوان اشعار او تفال زدهاند.
تفال امروز سیام فروردین ماه سال ۱۴۰۳ به دیوان لسانالغیب را در اینجا میخوانید:
قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از دلِ بیرحمِ تو تقصیر نبود
منِ دیوانه چو زلفِ تو رها میکردم
هیچ لایقترم از حلقهی زنجیر نبود
یا رب این آینهی حُسن چه جوهر دارد؟
که در او آهِ مرا قُوَّتِ تأثیر نبود
سر ز حسرت به درِ میکدهها بَرکردم
چون شناسایِ تو در صومعه یک پیر نبود
نازنینتر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست
خوشتر از نقشِ تو در عالمِ تصویر نبود
تا مگر همچو صبا باز به کویِ تو رَسَم
حاصلم دوش به جز نالهی شبگیر نبود
آن کشیدم ز توای آتشِ هجران که چو شمع
جز فنای خودم از دستِ تو تدبیر نبود
آیتی بود عذابْ اَنْدُهِ حافظ بیتو
که بَرِ هیچ کَسَش حاجتِ تفسیر نبود
تفسیر عرفانی:
عاشقان در طلب دوست چنان دچار هجران و دوری از یار میگردند که برای دست یافتن به لقای او که گوهر و سرشتش بیهمتاست، خود را فانی درگاهش میسازند.
تعبیر غزل:
گرهی در کارت افتاد که همواره دعا میکنی که همواره دعا میکنی اگر افراد خودبین به تو کمک نمیکنند از خدا کمک بخواه و دلت را با یاد او قوی دار و از او کمک بخواه.